عزت‌نفس چیست؟

عزت‌نفس چیست؟

با عزت‌نفس در یک دوره رایگان افزایش عزت‌نفس آشنا شدم.  مفهومی که با نام اعتمادبه‌نفس می‌شناختم و از تفاوت این دو آگاه نبودم. با گوش کردن به فایل‌های آن دوره رایگان به مفهوم عزت‌نفس پی‌بردم. این که عزت‌نفس چیست؟ اهمیت آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ و…

کمی بعد متوجه شدم کمبود اساسی زندگی من عزت‌نفس است.

این‌که برای خودم ارزشی قائل نبودم. نظر دیگران بر نظر خودم ارجحیت داشت. خیلی از مواقع اجازه می‌دادم دیگران برایم تصمیم بگیرند. خیلی از کارها را هرگز شروع نکردم، در حالی که عاشقشان بودم. هرگز نتوانستم از حق خودم دفاع کنم و هر بار بغض راه گلویم را می‌بست و اجازه سخن گفتن نمی‌داد. همیشه ساکت بودم. هیچ وقت از نظر و عقایدم به دیگران نمی‌گفتم. به زور خودم را به دیگران تحمیل می‌کردم. هیچ وقت نتوانستم یک دوست صمیمی داشته باشم که گاه‌گاهی بتوانم به او تکیه کنم. ارتباط برقرار کردن با آدم‌ها برایم سخت بود. خودم را هیچ وقت کافی نمی‌دانستم. احساس می‌کردم لیاقت چیزهای خوب را ندارم. مدام خودم را به خاطر اشتباهاتم سرزنش می‌کردم. مدام به سمت افسردگی کشیده می‌شدم. مدام توی سرم می‌خورد و دم نمی‌زدم. من متوجه شدم در کودکی و نوجوانی‌ام دوستان، خانواده، همکلاسی‌ها، معلم‌ها و جامعه مرا به باد تحقیر گرفتند و این عزت‌نفس مرا کشت. اما من اکنون با آگاهی‌ای که دارم می‌توانم یک عزت‌نفس جدید بسازم.

با این آگاهی به مرور زندگی من بهتر و بهتر شد.

از یک جایی به بعد توانستم حال بهتری را تجربه کنم. علایق و استعدادهایم را شناسایی کردم. با شهامت پرداختن به علایقم را بیاغازیم و ادامه بدهم. با خودم دوست شدم. با افراد بیشتری ارتباط برقرار کردم. این قدرت را داشتم که نظر و عقاید خودم را ابراز کنم. افسردگی به راحتی نتوانست بر من فائق آید. ارتباط و احترامم در جمع‌ بهتر و بیشتر شد. توانستم شرایطی برای خودم فراهم کنم که با وجود تمام بهانه‌ها بنشینم پشت کامپیوترم و بنویسم. اما از یک جایی به بعد وقتی این عزت‌نفس به اوج خود رسید توانستم به مسیرم بچسبم و با تمام باورهای اشتباهم بجنگم. توانستم آغازیدن با وجود تمام نقص‌هایم را تمرین کنم. سایتی راه‌اندازی کنم و برای رویاهای دورودرازم از صفر شروع کنم. شروع کردن از صفر یا حتا زیر صفر شجاعت زیادی می‌خواهد. این شهامت از درونمان برمی‌خیزد. از درختی که با ریشه‌هایی قدرتمند تغذیه می‌شود.

ریشه‌های عزت‌نفس 

بیاید به عزت‌نفس نگاه دیگری بیاندازیم. با یک نگاه متفاوت نسبت به خودمان. اگر ما انسان‌ها یک درخت باشیم، عزت‌نفس کدام قسمت از ما را تشکیل می‌دهد؟

عزت‌نفس ریشه‌های ما را تشکیل می‌دهد. این ریشه‌ها هر چقدر قوی‌تر و گسترده‌تر باشند درخت را بهتر تغذیه می‌کنند. این تغذیه‌ی سالم می‌تواند باعث بارور شدن درخت شما شود و میوه‌های درخت، نتایج زندگی شما می‌شوند.

درختی که در خاک ریشه‌هایی گسترده‌تر دارد با هر طوفان و بادی از پا نمی‌افتد و متعاقبن سایه‌ی گسترده‌تری دارد. درنتیجه می‌تواند به آدم‌های بیشتری سایه‌ی مهر و محبت خودش را هدیه بدهد. علاوه‌بر آن اکسیژن بیشتری فراهم و زمین را به جای بهتری برای زیستن تبدیل می‌کند. زیرا نیازهای این درخت از طریق ریشه‌هایش تأمین می‌شود. پس به دیگران وابسته نمی‌شود و رابطه‌ای سالم می‌سازد. قشنگ نیست؟

اما درختی که ریشه‌ی ضعیفی دارد به هر چیزی چنگ میزند تا خودش را سرپا نگه دارد. حتا حاضر است به دیگران آسیب بزند تا خودش سرپا بماند. این درخت تولیدی ندارد. همین‌که بتواند خودش را سرپا نگه دارد، شاهکار کرده. او مدام به جان خودش و اطرافیانش غر می‌زند که نمی‌شود، نمی‌توانم. «من چطور می‌تونم از پس این شرایط بربیام. همش تقصیر مامان و بابامه . تقصیر دولته.» و…

این آدم در زندگی‌اش مسئولیت نمی‌پذیرد و مدام سربار این و آن است. این‌گونه درخت‌ها چقدر می‌توانند دوام بیاورد؟ آن‌ها با تند بادی از جا کنده می‌شوند و به همراه باد می‌روند. این می‌شود که بعضی از افراد هدف و برنامه‌ای برای زندگی‌شان ندارند و می‌گویند «هر چه پیش آید، خوش آید» و مثل یک ماهی مرده در آب شناورند و همراه جریان آب حرکت می‌کنند.

انتخاب شما کدام است؟ یک درخت با یک ریشه ضعیف که به این و آن می‌چسبد. مسئولیت زندگی‌اش را نمی‌پذیرد و فقط اکسیژن مصرف می‌کند و تولیدی ندارد. یا یک درختی که ریشه‌های قوی در دل خاک دارد. این ریشه‌ها به درخت خوراک می‌رسانند و درخت نیز از سایه، اکسیژن و میوه خودش به دیگران می‌بخشد و دنیا را جای بهتری برای زیستن می‌کند؟

تعریف عزت‌نفس چیست؟

دوست دارم آن را با تعریف آقای بهرام‌پور در سایت بیشتر از یک کمی بیشتر برایتان تشریح کنم. تعریف «بیشتر از یک نفر» درباره‌ی عزت‌نفس: من ارزشمند و توانمند هستم و همه موجودات و انسان‌ها نیز ارزشمند هستند و همه ما حق تلاش برای زندگی بهتر را داریم.

بیایید کمی جزئی‌تر به این تعریف نگاه کنیم. من توانمند و ارزشمند هستم. فرد با عزت‌نفس باور دارد که مثل انسان‌های دیگر او هم قابلیت‌های خاصِ خودش را دارد. این توانمندی می‌تواند یک مهارت، سلامتی، استعدادی خاص، قدرت یادگیری، شجاعت، قدرت تفکر، خلاقیت و… باشد.

علاوه بر آن انسان با عزت‌نفس باور دارد که ارزشمند است. البته این ارزشمندی وابسته به مقام، خانه، ماشین و… نیست. بلکه این ارزشمندی در باور و قابلیت‌های اوست. من ارزشمندم چون یک انسانم. در نتیجه باور توانمندی و ارزشمندی با خودم در صلح و آرامشم. خود را می‌شناسم. با خود دوست هستم. و در جهت رسالت خودم حرکت می‌کنم.

در نتیجه این سکون و آرامش دیگران و حتا طبیعت را ارزشمند می‌دانم. برای آن‌ها ارزش قائل هستم و به خودم و دیگران حق می‌دهم برای رسیدن به خواسته‌هایمان تلاش کنیم. همچنین از مشاهده پیشرفت دیگران حالم بد نمی‌شود و زیر پایشان را خالی نمی‌کنم. به اصطلاح از تفکر خرچنگی به دور هستم.

در تعریف عزت‌نفس یک چیز دیگر را هم باید در نظر بگیریم. این‌که اعمال و افکار ما با عزت‌نفسمان رابطه متقابل دارند. یعنی اعمال و افکار ما میزان عزت‌نفس ما را تعیین می‌کنند و میزان عزت‌نفس ما تعیین می‌کند که از ما چه اعمال و افکاری سر بزند. یعنی ممکن است یک نفر عزت‌نفس بالایی داشته باشد، اما به سبب ناآگاهی‌اش، اعمال و افکاری از او سر بزند که عزت‌نفس او را کاهش دهد. همچنین ممکن است کسی با آگاهی‌ای که دارد به کمک تغییر اعمال و افکارش عزت‌نفسش را افزایش دهد. پس عزت‌نفس اکتسابی است و شما می‌توانید با آگاهی، تمرین و تکرار ریشه‌های عزت‌نفس را در خود بگسترانید.

 

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط