نویسندگی را از کجا شروع کنم؟ ۷ دلیل نوشتن صفحات صبحگاهی و بهروری بیشتر از آن‌ها

 

 

در این مقاله به این خواهیم پرداخت که:

۱. نویسندگی را از کجا شروع کنیم؟

پس اگر به نویسندگی علاقمندید و یا خواهان این هستید که نویسندگی رو حرفه‌ای‌تر پیش ببرید، همراه ما در ادامه مقاله باشید.

۲. صفحات صبحگاهی

به احتمال زیاد با این صفحات آشنا هستید. این‌جا به طور حرفه‌ای‌تری به آن‌ها خواهیم پرداخت‌. این‌که چرا باید این صفحات را بنویسیم و چطور آن‌ها را بنویسیم تا بهروری بالاتری از آن‌ها داشته باشیم.

خب بریم پر انرژی سراغ مطالب.

می‌خواهم با یک داستان شروع کنم. یک داستان از روزگار نویسندگی خودم. روزی که متوجه شدم عاشق نویسندگی هستم و رسالت من این است که بنویسم؛

یک رمان در دست تایپ داشتم. آن رمان را در یک کانال تلگرامی منتشر می‌کردم و مخاطبینی داشتم. این در حالی بود که نوشتن هر روز برایم سخت‌تر می‌شد. هر چه پیش می‌رفتم بیشتر به کاستی‌های خودم پی‌ می‌بردم. رمان من موج داشت و من موج سواری بلد نبودم. من در حال غرق شدن بودم. دیگر نوشتن برایم مقدور نبود. با خود اندیشیدم اگر قرار است رمانی بنویسم که ارزش خواندن داشته باشد، باید مجدانه آموزش ببینم. آن زمان وضع مالی خوبی نداشتم. می‌شود گفت اصلا پولی نداشتم. من یک خانم خانه‌دار بودم که نه شغلی داشت و نه درآمدی و نه حتی پول تو جیبی‌ای. پس تصمیم گرفتم به جای شرکت در دوره‌های غیر رایگان نویسندگی در انجمن‌های مختلف نویسندگی که آن زمان در تلگرام وجود داشت، شرکت کنم. این انجمن‌ها به صورت رایگان آموزش نویسندگی می‌دادند. قبل از ورود به انجمن تعیین سطح می‌شدید و بعد براساس سطح نویسندگی شما به شما آموزش داده می‌شد. در این انجمن‌ها آموزش‌های جامع و کاملی داده می‌شد، اما آن‌ها یک سری قواعد کلی را بیان می‌کردند. این که نقطه را کجا نگذارم و ویرگول را کجا بگذارم. این‌که

چطور دیالوگ و مونولوگ بنویسم. چطور فضاسازی کنم و پیرنگ بنویسم، اما هیچ‌کس به من نگفت که چطور یک نویسنده شوم!

نظر شما در این مورد چیست؟ تعریف شما از نویسنده چیست؟!

من فکر می‌کردم نویسندگی باید چیزی فراتر از دانستن یک سری قواعد کلی باشد، اما نمی‌دانستم که واقعاً چیست؟! اکثر مردم فکر می‌کنند نویسنده کسی است که کتابی را چاپ کرده است‌. آن‌ها کتاب نوشتن را با نویسنده شدن عجین می‌دانند. در این شکی نیست که نویسنده و کتاب با هم عجین هستند، اما نه در نوشته شدنش. روزی تعریف من هم همین بود. حتماً باید کتابی بنویسم تا به من لقب نویسنده بدهند و این را شایسته خود نمی‌دانستم که به خود نویسنده بگویم.

به زودی روزهایی رسید که نویسندگی با وجود دانستن قواعد نویسندگی نیز سخت بود، حتی سخت تر از قبل. گاهی از نوشتن می‌ترسیدم و از آن دوری می‌جستم. روزها سعی می‌کردم حداقل دو خط بنویسم، ولی همین‌که به سمت کاغذ و قلم می‌رفتم با احساسی رو‌به‌رو می‌شدم که مرا به عقب پرتاب می‌کرد. انگار قلم آهن بود و کاغذ سیم‌های لخت برق.

روزها در پی جواب این‌که چرا این چنین شده‌ام جستجو می‌کردم. از مربیانم که می‌پرسیدم آن‌ها هم جواب‌های به دردنخوری داشتند و راه‌حل‌هایی ارائه می‌دادند که برای مسئله من نبود. بالاخره انجمن نویسندگی که در آن عضو بودم از هم پاشید و منحل شد. این موضوع مرا ناراحت و پریشان کرد. در حالی که فکر می‌کردم تمام درها دیگر به رویم بسته شده پریشان به دنبال یافتن آموزش‌های جدید، دست به دامان گوگل شدم. با اولین سرچ به صفحه استاد شاهین کلانتری رسیدم. استادی که دوست دارم ایشان را دست خداوند بخوانم. دستی که مسیر را برای نویسندگان تازه‌کاری چون من روشن می‌کند. استاد کلانتری در یکی از مقاله‌هایی که در وبسایتشان نوشته بودند، معنای واقعی نویسندگی را به من چشاند. لحظه‌ای اشک شوق ریختم و با خود گفتم: “آه ای آسمان‌ها بگریید. لحظه‌ای که در انتظارش بودم، رسید.” تصور کنید که با چنین صحنه‌ای روبه‌رو شوید. البته تنها خواستم که کمی صحنه را رمانتیک کنم. اعتراف می‌کنم که مضحک شد. به هر حال هیچ اشک شوقی ریخته نشد، اما در ذهن من یک چیزی شکست. آن هم یک باور اشتباه بود. باوری که مرا محدود ساخته بود.

یک باور شکست و یک باور جدید متولد شد. نویسنده کسی است که نتواند ننویسد. نویسنده کسی است که می‌نویسد و در هر شرایطی از نوشتن جدا نمی‌افتد. این یعنی تو فقط باید تلاش کنی تا خود را به این مرحله برسانی. تنها زمانی که بنویسید و از نوشتن جدایی نمیفتی، نویسندگی برازنده‌ات باد نویسنده جان. از همان لحظه ای که شروع به نوشتن می کنید، خودتان را نویسنده بدانید و بدانید برای این‌که بتوانیم نوشتن را به کاری تبدیل کنید که نتوانید از آن دل بکنید، راهی بی‌اندازه دلپذیر برایتان آورده‌ام.

شاید اوایل راه برایتان سخت و سنگین باشد. شاید روزهایی برسد که بنویسید و اشک بریزید. یا حتی روزهایی برسد که نخواهید بنویسید، چون نوشتن از چیزهایی شما را آزار می‌دهد و شما را با خودتان روبه‌رو می‌کند، اما در هر حال باید به راهتان ادامه بدهید.

به زودی برایتان شیرین می‌شود. با نوشتن صفحات صبحگاهی شروع کنید. اکنون که این‌جا برای شما سخن می‌گویم حدود سه سال است که بیشتر روزهای سال صفحات صبحگاهی‌ام را نوشته‌ام و می‌نویسم. صفحاتی که برای شیرین شدن‌شان راهی سخت و

طولانی را پیمودم. روزهای اول اصلا نسبت به آن‌ها احساسی نداشتم. چون صرفاً به من گفته شده‌بود تا این صفحات را بنویسم، چون می‌تواند باعث شود که نوشتن را به کاری روزانه تبدیل کنم و موانع نوشتنم را از سر راهم بردارم. شروع کردم. ادامه دادم. البته ادامه دادن به نوشتن آن صفحات کار آسانی نبود. این صفحات چه بودند؟! با خودم می‌گفتم: “یعنی چه که آدم صبح زود بیدار شود و قبل از هرکاری برود سراغ نوشتن؟! آن هم نوشتن سه صفحه پشت سرهم، بدون توقف.” برای من که کند دست بودم و هنوز هم کمی کند دستم. به خصوص زمانی که همسرم نیز با نوشتن من کاملا مخالف بود و نوشتن برای من در محدودیت صورت می‌گرفت. اما طاقت آوردم و نوشتم. صبح ها زود بیدار می‌شدم و بعد از نماز صبح به نوشتن می‌پرداختم. البته دلهره این را داشتم که همسرم هر لحظه از راه برسد و مچم را بگیرد. در هر شرایطی می‌نوشتم. روزهایی بود که این محدودیت، نوشتن به محض بیدار شدن را برایم فراهم نمی‌کرد، ولی با این حال در فرصت‌های دیگری از روز این صفحات را پر می‌کردم. در نهایت همین تعهد من باعث شد که بعد از ۶ ماه نوشتن، این صفحات به چیزی جدا نشدنی از من

تبدیل شوند. لذت نوشتن این صفحات باعث شد که زندگی را زیباتر و شورانگیزتر از قبل ببینم. احساس می‌کردم زندگی به من لبخند می‌زند. شاید هم کاری که صفحات صبحگاهی کرده بودند، این بود که چشمانم را به روی دنیای واقعی باز کردند. به هر حال اگر طالب نویسنده شدن و تجربه این دنیای لذت‌بخش هستید، با نوشتن صفحات صبحگاهی شروع کنید. یک دفتر معمولی بردارید و صبح‌ها کمی زودتر بیدار شوید و سه صفحه پشت سر هم از هر آن‌چه که در ذهنتان می‌گذرد، بنویسید. یادتان باشد نباید نوشتن را متوقف کنید و فقط از هر آنچه که به فکرتان می‌رسد، بنویسید. اگر چیزی به فکرتان نمی‌رسد، همین را بنویسید. این‌طور شروع کنید: “وای خدای من باید سه صفحه بنویسم، ولی هیچی برای گفتن ندارم. آخه چرا باید بنویسم. این نویسنده احمق که این صفحات را به من معرفی کرد، با خود نگفت کسی که تاکنون یک صفحه‌ هم ننوشته و ایده‌ای برای نوشتن نداره، چطور این سه صفحه رو پر کنه؟ ای خدا! دارم دیوونه می‌شم. می‌خوام هر چه زودتر از شر نوشتن این صفحات راحت شوم. وای تا کی باید به نوشتن ادامه بدم؟”

می‌توانید همین طور به نوشتن ادامه دهید. می‌توانید تا آخر این صفحات به غرزدن ادامه دهید تا این صفحات را به پایان برسانید. حتما می‌خندید! فکر می‌کنم دیگر همه ما غر زدن را خوب بلد باشیم. پس نوشتن را با کاری که خوب بلد هستید، شروع کنید.

هر بار که نوشتن صفحات صبحگاهی را به کسی توصیه می‌کنم، با این مسئله رو‌به‌رو می‌شوم: “چطور به نوشتن این صفحات متعهد شوم؟ به نظر می‌رسد نوشتن هر روز آن‌ها کار راحتی نباشد.”

و پاسخ من همیشه این است: “این کار را سخت نگیرید و فقط برای نوشتن‌ آن‌ها از شب قبل آماده باشید.”

این‌بار یک جواب دیگر هم برای شما دارم. جوابی که آن‌قدر ساده است که خیلی از مواقعه دست کم گرفته می‌شود. کسی برای آن ارزش قائل نیست و اغلب مواقع هرگز انجام نمی‌شود. از شما می‌خواهم که به سخنانم خوب گوش کنید و آن‌ها را یادداشت کنید تا در نهایت برای ایجاد تعهد، راهگشای شما باشد.

اگر که می‌خواهید به انجام یک کار متعهد باشید، دلایل انجام آن کار را بدانید و بنویسید. به نظر می‌رسد وقتی دلیل یا دلایل انجام یک کار را می‌دانیم

به انجام آن کار متعهد‌تر هستیم. آن دلایل به نوعی ادامه دادن به این مسیر را برای ما هموارتر می‌کنند.

می‌خواهم این‌جا برای شما چند تا از مهم‌ترین دلیل‌های نوشتن این صفحات را بیان کنم:

۱. نوشتن صفحات صبحگاهی باعث می‌شود که شما بتوانید راحت‌تر بنویسید و خودتان را در موقع نوشتن قضاوت نکنید.

۲. صفحات صبحگاهی شما را با خودتان روبه‌رو می‌کند و باعث می‌شود تا عزت نفس شما بالاتر برود.

۳. تعهد در انجام هر روزه این صفحات، باعث افزایش اعتمادبه‌نفس شما می شود.

یکی از بهترین اتفاقاتی که برای من افتاد، همین افزایش اعتمادبه‌نفس بود. من یک خانم خانه‌دار بودم که اعتمادبه‌نفس به شدت پایینی داشتم. وقتی که توانستم به تعهدم پایبند باشم و هر روز تحت هر شرایطی این صفحات را بنویسم، شاهد بودم که بعد از شش ماه اعتمادبه‌نفس فوق‌العاده‌ای در من فوران کرد؛ آنقدر که حاضر شدم با تمام وجودم وارد بازار کار شوم و درآمدی برای خودم داشته باشم.

۴. صفحات صبحگاهی می‌تواند مرهم زخم‌های شما باشد و شما را به آدم بهتری تبدیل کند. شاید هم به

قول خانم جولیا کامرون شما را به آدمیان تمام وقت تبدیل کند.

۵. صفحات صبحگاهی باعث افزایش تمرکز و دقت شما می‌شود. وقتی صبح به محض بیدار شدن، شروع به نوشتن می کنید، حواس‌پرتی‌های خودتان را در صفحات صبحگاهی خالی می‌کنید. این صفحات صبحگاهی به شما مسیر را نشان می‌دهند. در صفحات صبحگاهی نقشه مسیرتان را برای خودتان روشن می‌کنید و می‌توانید فارغ از حواس‌پرتی‌های گوناگون به بهترین نحو به انجام کارهای روزانه خود بپردازید.

۶. صفحات صبحگاهی باعث تخلیه ذهن شما و ایجاد ایده‌های نو در ذهن شما می‌شود. وقتی ذهن شما سازمان یافته عمل می‌کند، جا برای ایده های نو باز می‌شود و ایده‌های نو خودشان را نشان می‌دهند. تا زمانی که ذهن شما در حال سروکله زدن با مشغله‌های گوناگون و بیهوده است، مجالی برای ایده‌های نو باقی نمی‌ماند.

۷. صفحات صبحگاهی مغز منطقی شما را کنار می‌زند و اجازه می‌دهد که مغز هنرمند شما به روی کار آید. در واقع ما می‌توانیم به مرور زمان با نوشتن صفحات صبحگاهی سانسورگر درون خود را ساکت و مغز

هنرمند درونمان را به صحبت کردن واداریم و سخنان‌ او را بشنویم.

برای درک بیشتر مغز منطقی و مغز هنرمند مثالی می‌زنم. مثالی که همیشه برای دوستانی که در دور‌های راه هنرمند من شرکت می‌کنند، بیان می‌کنم. مغز منطقی والدی سخت‌گیر و جدی است که اجازه نمی‌دهد به رویاهای خلاقمان بپردازیم.

۸. نوشتن به محض بیدار شدن این امکان را به شما می‌دهد که رویاهای خود را ثبت کنید. خیلی از این مواقع این شیوه باعث می‌شود که یک ایده خوب از دست شما در نرود. خواب‌هایی که ما می‌بینیم منبع خوبی برای الهام گرفتن و خلق ایده‌ای نو است. اما اگر ثبت نشود به زودی از یادتان می‌روند. نوشتن صفحات صبحگاهی این امکان را می‌دهد که با جزئیات آن‌ها را ثبت کنید.

۹. صفحات صبحگاهی شما را به اعماق وجودتان می‌برد. گاهی شاید احساس کنید به کاری به شدت علاقه‌مندید، اما بعد وقتی که به طور مرتب مشغول نوشتن صفحات صبحگاهی می‌شوید، متوجه می‌شوید که در واقع کاری که به آن شدیدا علاقه‌مندید کار دیگری است‌. صفحات صبحگاهی علایق شما را برایتان

روشن می‌کنند.

۱۰. با نوشتن هر روزه به خود اجازه ملال و افسردگی نمی‌دهید. نوشتن پشت سر هم بدون داشتن هدف و موضوعی برای نوشتن، باعث درمان شما می‌شود که به آن نوشتار درمانی می‌گویند. شما را از غرق شدن در اندوه و حسرت‌هایی که در طول روز تجربه می‌کنید دور نگه می‌دارد.

برای این‌که بتوانید به صفحات صبحگاهی پایبند و متعهد باشید؛ حتما دلایل خودتان را روی یک کاغذ بنویسید و پیش چشمتان قرار دهید. هر چقدر که دلایل شما بیشتر باشد، پایبندی به تعهدات شما نیز بیشتر خواهد بود. هر روز این دلایل را مرور کنید تا بتوانید به نوشتن صفحات صبحگاهی ادامه دهید. هر کس می‌تواند دلیل یا دلایل شخصی خودش را از نوشتن این صفحات داشته باشد. شما هم می‌توانید دلیل خودتان را پیدا کنید و به کمک آن این مسیر را آسان‌تر طی کنید. همچنین دلایلی که کمی قبل بیان کردم، می‌توانند مهم‌ترین دلایل‌ شما برای ادامه مسیر باشند. خیلی از مواقع با افرادی روبه‌رو می‌شوم که می‌گویند: “من با صفحات صبحگاهی آشنا هستم، اما

نمی‌توانم به انجام هر روزه آن‌ها پایبند باشم!”

جواب من به آن‌ها این است: “دلیل تو از نوشتن این صفحات چیست؟ آیا می‌دانید که این صفحات صبحگاهی چه مزایایی برای تو خواهند داشت؟ آیا دلایل روشن و واضحی برای خود داری؟”

گاهی دانستن این‌که صرفا انجام یک کار خوب است، کافی نیست.

و به طور قطع بیشتر آن‌ها می‌گویند: ” آیا باید برای نوشتن صفحات صبحگاهی هم دلیلی داشته باشند؟ آیا این‌که می‌دانم این صفحات صبحگاهی به دردم می‌خورند کافی نیست؟!”

پاسخ من: “خیر دانستن آن کافی نیست. شما باید دلایل خود را روی کاغذ بیاورید و پیش چشم خود قرار دهید. هر روز و هر روز آن‌ها را مرور کنید؛ تا این دلایل برای شما سوختی برای حرکت موتور اراده‌تان باشند. در ابتدای یک عادت و ساختن یک عادت مثبت شما باید یک سوخت داشته باشید. یک اراده تا این مسیر را طی کنید و پس از این‌که توانستیم این مسیر را طی کنید و به یک نقطه برسید به مرور زمان این‌ کار تبدیل به یک عادت شیرین برای خودتان خواهد شد. بدون این‌که به خودتان یادآوری کنید که دلیل شما برای

انجام این کار چه هست هر روز بیدار خواهید شد و شروع به نوشتن صفحات صبحگاهی می‌کنید.

شیوه درست انجام این کار به چه صورت است در ادامه برای شما توصیه‌هایی آورده‌ام که اگر به آن‌ها عمل کنید، می‌توانید از صفحات صبحگاهی بهترین نتیجه‌ها را بگیرید و آن‌ها را یادداشت کنید تا بتوانید برای خودتان از این شیوه‌ها بهره‌مند شوید. ابتدا باید بگویم که نوشتن صفحات صبحگاهی به چه صورت انجام می‌شود. همان‌طور که در ابتدا به شما گفتم نوشتن صفحات صبحگاهی دقیقا بعد از بیدار شدن شما انجام می‌شود. فرقی نمی‌کند که در چه ساعتی از روز بیدار می‌شویم. صبح، ظهر و یا شب هر زمان که بیدار شدید به محض بیداری‌تان شروع به نوشتن صفحات صبحگاهی کنید. البته توجه داشته باشید منظور از بیداری، بیداری بعد از چرت‌های نیمروزی نیست. بلکه بیداری بعد از خواب عمیق شماست.

به محض این‌که بیدار شدید بدون این‌که صورتتان را بشویید یا تخت خوابتان را مرتب کنید و یا حتی یک نوشیدنی بخورید، سراغ نوشتن صفحات صبحگاهی بروید. البته شاید این کار برای شما سخت باشد که صورت خود را نشویید و باعث خوابالودگی شما شود.

اشکال ندارد می‌توانید کمی صورتتان را بشورید و آب نوش جان کنید و سراغ نوشتن این صفحات صبحگاهی بروید. یک دفتر و قلم از شب قبل آماده کنید تا به محض اینکه به سراغ میزکارتان رفتید آن را بردارید و بنویسید. سه صفحه پشت سر هم بدون این‌که توقفی داشته باشید. بدون این‌که فکر کنیم باید چه بنویسم. بدون این‌که فکر کنید که آیا خوب نوشتم. بدون این‌که قضاوت کنید در مورد نوشته‌هایتان. بدون این‌که با خود بگویید نه این را ننویسم، نه این را نمی‌نویسم، این را خط بزنم. صفحات صبحگاهی باید نوشته شود بدون توقف، بدون فکر، بدون سانسور کردن، بدون ویرایش.

می‌توانید با غر زدن‌هایتان، با نوشتن از برنامه‌هایتان، از خاطراتتان از هر آنچه که به ذهنتان می‌رسد، بنویسید. حتی مصفحات صبحگاهی می‌تواند جایی برای غرزدن‌هایتان باشد. جایی برای حسرت‌هایتان باشد. این‌جا می‌توانید بدون ترس بنویسید. بدون توقف و بدون ویرایش بنویسید. این‌جا سانسورگر درون شما خاموش می‌شود و اجازه می‌دهد که شما از هر چیزی بنویسید. صفحات صبحگاهی جایی است

برای این‌که شما آزادانه بنویسید.

این صفحات مقدس هستند. هیچ‌کس اجازه ندارد که این صفحات را بخواند. حتی خودتان. خودتان هم تا هفت هفته اول که این صفحات را می‌نویسید، اجازه خواندن این صفحات را ندارید. پس بدانید که این صفحات صبحگاهی قرار نیست مورد قضاوت قرار بگیرند. قرار نیست کسی آنها را بخواند و مورد تشویق و تحسین قرار بگیرند. تنها باید نوشته شوند. این تنها رسالت این صفحات صبحگاهی هستند.

اگر چیزی به ذهنتان نمی‌رسد، بنویسید :(چیزی بنویس.) و صفحات صبحگاهی را با همین جمله پر کنید.

گاهی به عنوان سطل آشغال به این صفحات نگاه کنید. سعی کنید آشغال‌های درونتان را روی این صفحات بالا بیاورید. درست است که این صفحات مقدس هستند، اما اگر سطل آشغال هم وجود نداشته باشد آشغال‌ها همه جا را برمی‌دارند.

قبل از نوشتن صفحات صبحگاهی چند نفس عمیق بکشید و سعی کنید راست بنشینید. به هیچ وجه سرتان را خم نکنید. این نکته را از کتاب معجزه صفحات صبحگاهی نوشته اسکار هاروست نقل قول می‌کنم. این توصیه را اجرایی کنید. خود نیز آن را اجرایی کرده‌ام و دیده‌ام که صفحات صبحگاهی حال و هوای بهتری پیدا می‌کنند. ایده‌های بهتری برای نوشتن پیدا می‌کنم. حتی راحت‌تر می‌توانم صفحات صبحگاهی را پر کنم.

ابتدای کار سعی کنید از خودکارهای رنگی و فانتزی برای نوشتن صفحات صبحگاهی استفاده کنید. انجام هر کاری در شروع شاید سخت باشد و این کار به شما کمک می‌کند که نوشتن صفحات صبحگاهی را برای خود راحت‌تر کنید. حقیقت این است که صفحات صبحگاهی برای همه جواب می‌دهد و می‌تواند برای همه مفید باشد. اما این‌که برای هر کس به چه صورت می‌تواند موثر واقع شود، چیزی است که خودتان باید کشف کنید. برای شروع این کشف جدید لوازم کارتان را دفتر و خودکارهای رنگی را جذاب انتخاب کنیم تا راحت‌تر بتوانید، این مسیر را طی کنید.

اگر صبح ها وقت ندارید و زمان کافی برای انجام این کار ندارید، سعی کنید کمی زودتر بیدار شوید و قبل از شروع به کارهای دیگر این صفحات را به پایان رسانده باشید.

به این نکته توجه داشته باشید که تا هفت هفته اول حتی خودتان اجازه ندارید صفحات صبحگاهی را بخوانید. پس به هیچ وجه این صفحات صبحگاهی را تا هفت هفته اول نخوانید و به هیچ‌کس هم اجازه ندهید تا در باقی عمرتان هرگز آن‌ها را بخوانند.

بعد از هفت هفته فکر خوبی است که برگردید و روزانه تعدادی از صفحاتتان را مطالعه کنید. جاهایی که دارای ایده‌های مناسبی است را خط بکشید و آن‌جاهایی که نیازمند اقدامی هستند را با رنگ دیگری مشخص کنید. این‌کار می‌تواند به شما یک نقشه برای انجام بهتر کارهای تان بدهد.

شاید نوشتن صفحات صبحگاهی را با کامپیوتر ترجیح بدید، اما به نظر من تحت هر شرایطی سعی کنید که

صفحات صبحگاهی‌تان را در یک دفتر بنویسید و نوشتن آنها در یک کامپیوتر یا لپ تاپ پرهیز کنیم. درست است که کامپیوتر یا لپ تاپ این امکان را به شما می‌دهد که آنها را یک گوشه پنهان کنید و فضای زیادی از شما نمی‌گیرد اما نوشتن با قلم و کاغذ به شما کمک می‌کند تا بتوانید حس بهتری به دست آورید. لمس کاغذ و قلم معجزه‌ای در درون خود دارد و بازدهی شما را افزایش می‌دهد.

این‌ها نکاتی بود که اگر رعایت کنید، بازدهی بهتری از صفحات صبحگاهی به شما می‌دهد. امیدوارم این مطلب برای شما مفید بوده‌باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط